به قسمت اعتقاد داشتمو دارم.میگفتم قسمت هرچی باشه اون میشه نیازی نیست الان با کسی حرف بزنم چون شرایطشو ندارم،الکی چرا حرف بزنم،آدم دلتنگ میشه بی قرار میشه شب و روزش به هم میخوره برنامه هاش به هم میخوره چرا این کارو بکنم من،گه گاهی هم شماره هایی زنگ میزد بهم،از اون مزاحم تلفنی هایی که زنگ میزنن ببینن صدای طرف چطوره،خندم میگرفت،انگاری قحطی بود،ظهر خواب بودمو پیامی اومد،سلآم گللللم،گفتم شما؟! گفت آشنا،پریا هستم،جوابم این بود که حرف اضافی نزن نمیشناسمت مزاحم خوابم نشو.فردا شبش یکی زنگ زد،جواب دادم حرف نزد،داشتم با پی سی بازی میکردم،پیا داد که سلام شماره 4360 رو میشناسی؟ گفتم آره مزاحم تلفنی چطور؟ گفت دختر خوبی نیست باهاش حرف نزن،گفتم تو نمیگفتی هم قصد نداشتم حتی جوابشم بدم،ب سلامت بری.خداحافظی کرد و دوباره فرداش زنگ زد و قطع کرد،پیام داد که سعید من از تو خوشم اومده!!!! معلوم بود میشناخت منو،تعجب کردم،ولی واسم مهم نبود چون میدونستم هوسه.جوابشو نمیدادم هی پیام میداد.چند ماه همینجور ادامه داد.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محتوای آموزش غیرحضوری متوسطه ادب اسید فسفریک Misty سردار دل ها انجمن توسعه دهندگان آریااستار Cute Nemo اخبار مشاوره ورزش فوتبال پایه قيمت پاور بانک | فروشگاه آنلاين اليتاسل